بایگانی ماهانه: مهر ۱۳۹۹

کهنهٔ معیوب
امروز به قصدِ واگذاریِ لپتاپ قدیمیِ زغالیام، بعد از مدتهای مدید (خیلی مدید!) از کمد دَرش آوردم و بعد از گردوخاکگیری و تلاشهای متعددِ نافرجامی که برای ورودِ رمزش داشتم، نهایتاً چون حافظهام یاری نکرد تن به نصب مجدد ویندوز دادم. بعد از طی کردن هفتخوانِ رستم و اسفندیار و الباقی اسطورهها (!) برگشتم سراغ…

مرغ سحر ناله سر نکن
نمیدانم خوشبختی نسل ماست یا سیاهبختیِ آن که نهتنها حضور و صدا و هنرِ والای بزرگمردِ ایران و جهان را دیدیم بلکه فقدانش را هم… (تُفو بر تو ای چرخ گردون، تُفو…)

دخترک افغانستانی
مثل دخترکان مینیاتورهای ایرانی بود؛ ریزنقش و مقداری سبزهپوست، با چشمان و ابروان کشیدهٔ متعادلِ آسیاییِ اصیل. به آبشارِ گیسوانِ بُلند و بِلوند و لَختی که دو سومش بیرون از شالِ مشکی روی کمرش جاری شده بودند که نگاه میکردی، تطابقش با مدِ روز فریاد میزد دوست دارد متفاوت از گذشتگانش باشد؛ ضمنِ اینکه با…