بایگانی ماهانه: مرداد ۱۴۰۱

کبوتر پلاستیکی
رو به یک زمین خالی مشغول صحبت بودیم که توجهم به دو پرندهٔ سفید جلب شد؛ به فاصلهٔ کوتاهی از هم نشسته بودند و گهگاه سرشان را تکان میدادند. چند دقیقه بعد دو سگ ولگرد نزدیکشان پرسه زدند اما آنها هیچ واکنشی نشان ندادند؛ بیشتر که دقت کردم دیدم آنها اصلاً پرنده نیستند و دو…

راهنمای عاشق
سفرنامهای که برای مسابقهٔ «هزار و یک سفر» (بخش «خاطرهنویسی») وبسایت علیبابا نوشته بودم اما به دلیل نامعلومی رد شد را حیفم آمد شما مطالعهاش نکنید! با ذکر این توضیح که این نوشته قدری از ساختار مسابقه خارج شده و تغییراتی در آن اعمال شده. تابستان ۱۳۸۶ بود، که تصمیم گرفتیم برای سومین بار راهی…

یار مهربان
چند سال پیش، یه روز تابستون حوالی ظهر و دم رفتنم بود که خانمی به نظر دانشجو (و کمسن) وارد مغازه شد با یه کولهپشتیِ نسبتاً بزرگِ تا خِرخِره پُر؛ ویزیتور کتاب بود. معلوم بود خسته است، و مشخص بود امید چندانی هم نداره از من آبی گرم بشه و تمام صورتشم آفتابسوخته شده بود….

آزادی/شهیاد گردی
سالهایی به قدمت عمرم بود که دلم میخواست مجموعهٔ میدان «آزادی» (یا به قول قدیمیترها «شهیاد آریامهر») را از نزدیک ببینم اما فرصتش هیچگاه دست نداد تا همین چهارشنبه که به طور کاملاً اتفاقی و بدون برنامهریزی قبلی، سر از این بنای سرشار و لبریز از هزاران خاطره و ماجرا در همین تاریخ کمی بیش…