
بهارتون سبز
هرچند این سالی که میگن گذشته، واقعاً نگذشته، خیلی بوی عید نمیاد و واقعاً ته دلهامون شاد نیستیم و حس خاصی به بهار نداریم ولی حقیقت اینه که پیغمبر خدا از دنیا رفت و زمین و زمان از چرخش نیفتاد.
زندگی همیشه و در همه حالی جریان داره؛ چند ساعت دیگه بهاره، یه خرده دیگه یکییکی تولدامون از راه میرسه، دونهدونه دوستامون ازدواج میکنن و متأهلها هم بچهدار میشن و بچهها هم بزرگ میشن و ما هم پیر میشیم.
میدونم خیلی قشنگ میشد اگه امسال نوروز، عید بود ولی این نه عادیسازیه و نه هیچ چیز دیگهای؛ صرفاً جریان زندگیه. مثل آبی که سوال نمیکنه توی این رودخونه چه اتفاقاتی جریان داشته، به وقتش میباره و دشت تشنه رو سیراب میکنه و در انتها هم سرازیر میشه به دریا و تمام.
سال بهتری رو برای همه آرزو میکنم؛ بهارتون سبز.