خبرهای تکراری

اگر «میخواستند» کاری کنند، هر سال این خبرهای تکراری را نمیشنیدیم:
ابتدای بهار: به علت سرمای بدموقع اسفند، درختان میوه آسیب دیدهاند و امسال میوه کم و گران است
اواسط اردیبهشت: اوضاع معلمها خوب نیست
اواخر بهار: هر ۴ سالی که انتخابات است در زمان رأیگیری با مشتی سوپرمن و بتمن و اسفندیارِ رویینتن و رستم دستان طرفیم که ۸ سال بعد جملگی میگویند «ما تدارکاتچی بودیم» ، «از بالا نگذاشتند» ، «خواستم و نشد» ، «نشان به آن نشان که ۱۱ روز هم در خانه نشستم به جهت اعتراض» ، «همه چی زیر سر آمریکا و صهیونیستها و غربیهاست» ، «تقصیر مردم بود» و کلاً به من چه!
ابتدا تا اواسط تابستان: آب کم است و امسال از تمام ۷ هزار سال گذشته خشکسالی شدیدتری داریم
ابتدای شهریور: جشن عاطفهها برگزار میشود تا به دانشآموزان کمبضاعت کمک شود
اواخر شهریور: سالگرد آغاز جنگ ایران-عراق است و خرمشهر همچنان «خونینشهر» است
ابتدا تا اواسط پاییز: چند مدرسه به دلیل استفاده از سیستم گرمایشی معیوب آتش گرفتهاند و بچههای مردم را کشته یا زخمی کرده
اواخر آذر: قیمت آجیل و هندوانه و انار به خاطر شب یلدا سر به فلک گذاشته
اوایل دیماه: سالگرد زلزلهٔ بم است و وضعیت بم و سایر مناطقی که قبلتر در حوادث مشابه آسیب دیدهاند هنوز مانند قبل نشده
اواسط زمستان: کمبود گاز داریم؛ دچار وضعیت وارونگی دما هستیم و تهران و اهواز و جاهای دیگر، آلودهترین شهرهای جهان هستند
اواخر بهمن (آن ۱۰ روز) : تمام ایران، گلستان شده و هیچ منطقهٔ دورافتادهای وجود ندارد
اسفند: جشن نیکوکاری برپا میشود تا برای افراد کمبضاعت مایحتاج سال جدید و عیدی فراهم شود
از فروردین هم دوباره خبرهای قبلی تکرار میشوند! خدا هم نکند این بین، بلایی بر سر مردم فرود آید تا اصولاً تمام نهادهایی که کارشان کمک کردن است، به دلیل بودجه نداشتن، کاسهٔ گدایی دست بگیرند و با اعلام شماره حساب پول جمع کنند و هیچگاه هم پاسخگو نباشند آن عددها کجا خرج شده و نهایتاً شخصی مانند علی دایی باید بیاید وسط تا بلکه اتفاقی بیفتد! هر جایی و زمانی هم صدای اعتراضی بلند شود، فوری هیسهیسگویان، جماعت را از سوریه و لیبی و تجزیه شدنِ ایران میترسانند!
اگر هم پرسشگر باشی، این سوالاتت را بیپاسخ میگذارند:
چرا وقتی روند اتفاقات، ثابت هستند، راهحلی برایشان چاره نمیشود؟
چرا هنوز در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، منطقهای به نام «دورافتاده» و «محروم» باید وجود داشته باشد و عنوان تبلیغاتی یکی از نامزدهای ریاستجمهوری «سید محرومان» است؟
چرا کسی که دیگر بازنشسته شده هنوز باید دغدغهٔ نان شب و اشتغال به وقتِ پیری داشته باشد؟
چرا یک سری مشکلات هیچگاه حل نمیشوند؟
چرا هر سال در توصیف دستاوردها میگویند همهٔ مشکلات حل شده اما دوباره سال بعد «همان» را تکرار میکنند؟ مگر سال پیش حل نشده بود؟!
(کسی که «بخواهد» کاری کند، دنبال مقصر نمیگردد؛ این نشدنها از جنس «نتوانستن» نیست، از جنس «نخواستن» است)
سلام و درود مهدیار جان
رو دیوار خانوم دکتر خوندم ک نوشتی میزون نیستی عزیز ! 🙁
امیدوارم ک حالت هرچی زودتر خوب بشه !
آخوند جماعت درمورد دیناش هم ب اندازه کافی نمیدونه داداش چ برسه ب مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ،
انتظار و توقع از قشری ک پایههای تفکری و استدلالیاش با چهارتا کتاب(کتب اربعه) بنا شده باشه :)) بیهودهست !
جملهی پایانیات و نتیجهگیریات کاملن درسته ،تمام مشکلاتی ک بیان کردی از جنس نخواستنهاست !
هر روز ک چشمم رو باز میکنم و اخبار و حوادث رو پیگیری میکنم هم غمگین میشم و هم شعلههای امیدم از شجاعت و اتحاد مردم سرزمینم فروزانتر میشه !
دو سوم مسیر انقلاب رو طی کردید و یک قدم دیگه مونده ، شک ندارم ک آخرین قدم رو هم بخوبی دوماه گذشته طی خواهید کرد .
سحر نزدیکه مهدیار جانم ، کمی دیگر تحمل کن !
درود و سلامِ گرم به شما عزیزِ جانان، خوش اومدید قربان 😍
آره خیلی روبهراه نیستم که البته دلایل شخصی داره وگرنه من هم مثل شما شعلههای امیدم هر روز فروزانتر از دیروزه، هرچند تقریباً به همین نسبت هر روز غم روی دلمون میشینه…
از چه باب میفرمایید «دو-سوم»؟ یعنی از حیث زمانی یا پیشرفت روی زمین؟
این کلمات شما و اطمینانی که به قلب و روح ما تزریق میکنید، به جرأت میتونم بگم مهمترین منبع انرژیِ این روزای سخت ماست، خدا سایهٔ خودتون و انرژیتون رو تا همیشه به سر ما نگهداره ❤️
سلام و درود مهدیار جان
میبوسمت و ممنونم ازت بابت پاسخ پخته و منطقی ک برای جناب شکیبا مرقوم کردی !
و ببخش عزیز ،پیر شدم و حس میکنم گاهی یاختههای اتصالات(اسناپسها) نورونهای مغزم ک مسئول انتقال پیامها هستند درست کار نمیکنن و مزید بر اون این عادت دوران تدریس (اشارهی کلیدواژهای کوتاه موضوع) هنوز از من بیرون نیومده !
در ابتدا لازمه نکتهی مهمی رو ک احتمالن هم میدونی تکرار کنم چون وظیفهی فردای ماست ،در تمامی انقلابها اکثر مردم بدون آگاهی و اطلاع کافی پیرو توده و جمعیت ناراضی میشن و این جنبش هم عاری از این فکت نیست و اگر انقلاب ب ثمر برسه تا زمانی ک هنوز سیستم جدید اعمال قدرت نکرده باشه مردم در شور و خوشحالی زیادی ب سر میبرن ک ناشی از حس آزادی ست ک احساس میکنن ؛ در این برهه باید کاملن هشیار بود و با گفتمان ، تبلیغ . ترویج از بروز بیقانونی باید جلوگیری کرد .
«« این وظیفهی فردای همهی ماست»»
(اگر اشتباه نکنم) کارل پوپر در گفتگویی ک با هربرت مارکوزه داره میگه :
«نظامهای اجتماعی و دموکراتیک و غربی ما، هنوز بسیار ناکاملند و نیاز ب بهبود دارند . لکن بهتر از همهی آنهایی هستند ک تاکنون وجود داشتهاند . اما شاید خطرناکترین اندیشهی سیاسی ، آرزوی کامل کردن و خوشبخت ساختن انسان(در زمین) است ، کوشش برای پدید آوردن «بهشت» در «زمین» همواره «دوزخ» ساخته است…»
اما منظورم از دو/سوم راه ـ مکانیزم و روند انقلاب بود .
در علم جامعهشناسی/هرمنوتیک انقلاب/…… تمامی انقلابهای شناخته شده بر روی کره زمین دارای فکت و عناصری مشخص هستن !
۱/ نارضایتی در قشرها و طبقات مختلف اجتماعی و پیدایش و نیاز مفرط ب آزادی(فردی یا سیاسی یا اجتماعی یا اقتصادی یا….) و میل آنارشیستی و ریزش ترس در جامعه (اینمورد آمارهای مختلفی داره، بستگی ب اندازهی ترسی داره ک رژیمها در مردم ایجاد کردن و مدت زمان آن ب نوع فرهنگ متفاوت هست «کمترینش دوماه ثبت شده ک ما این دو ماه رو پشت سر گذاشتیم و روز ب روز هم شاهد ریزش این ترس هستیم»)
۲/ وجود رهبر یا رهبران) (من ب عنوان یک جامعهشناس انگشت ب دهانم هنوز ک این جنبش چگونه تونسته این مسیر رو بیش از دو ماه بدون رهبر طی کنه و از طرفی لذت میبرم و خوشحالم ک ناظر پدیدهای جدید از آگاهی جمعی و اتحاد در نسل شما جوانان هموطنم هستم) !
۳/ دریافت کمک و پشتیبانی (تبلیغاتی،مالی،نظامی و ….)از بیرون از جامعهی معترضان !
۴/ اعتصابات (با کسبه خرد شروع شده و ب تدریج کارخانهها،بانکها،ادارات و باز فکت زمان نسبت ب ترس تعیین میشه) تا ب اعتصابات عمومی تبدیل بشه !
۵/فراخوان و نمایش علنی و متحد معترضین ب قدرت حاکمه (راهپیمایی اقشار مختلف ک ترسشان ریخته شده و معمولن هم ب مناسبتی برگزار میشه«سال ۵۷ مثل الان چهلم کشته شدگان بود و تاسوعا/عاشورا نقش این فراخوان و نمایش علنی رو داشت») باید منتظر بود و دید این مورد چگونه و با چ مناسبتی در جامعه ما رخ میده !
۵/ گام نهایی انقلاب (غلبه بر نیروی نظامی سرکوب حاکمیت) ک انواع و روشهای مختلف داره
در سه دهه اخیر فرم جدیدی با نام انقلاب مخملی یا رنگی هم شکل گرفته اما دو عملکرد
الف) تصرف مرکز حکومتی و اهرم پروپاگاندا
ب) تصرف مراکز نظامی ، جنگ و درگیری خیابانی
پایانی بوده و هست برای تمامی حکومتهای (فاشیستی،توتالیتر،دیکتاتوری نظامی، اسلامی، ایدئولوژیکی و …..)
اما پادزهر (موفق نشدن) انقلاب هم توسط خشونت و سرکوب حاکمیت تعیین میشه ! (آبان گذشته ۱۵۰۰ نفر رو کشتند و موفق شدن ک اعتراضات رو سرکوب کنن و اینبار باید چندین برابر بیشتر از آبان مردم رو ب قتل برسونن تا شـ ـ ـ ـ ـایـ ـ ـد بتونند این قیام رو سرکوب کنن ک من (بنا ب دلایلی) احتمالش رو کم میبینم !
جوینی میگه :
خود را ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان
تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکن
بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست تحقیر را باور نکن
تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد آفرید آزاد آزاد آفرید
پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن
با آرزوی پیروزی بر بهشت فروشان مکار
سلام و درود 🙂
درس پس میدیم بزرگوار 🙂
شما که تاج سرید و حقاً انتقال مطلبتون فوقالعاده است و ما استفاده میکنیم 🙂
چقدر با خوندن این جملات و پیشینۀ تاریخی، هم به آگاهیِ اندکم افزوده شد و هم بیش از پیش امیدوار شدم، لذت و بهرۀ توامان بردم عزیزِ جانان، سپاس از مهر بیکران شما 🙂
منم مثل شما سرکوب کامل رو بعید میدونم ولی حتی در اون صورت هم احتمالاً بره تو فاز آتیش زیر خاکستر و با کوچکترین نسیمی دوباره زبونه بکشه، که فکر میکنم (اگه اشتباه میگم اصلاحش بفرمایید) که توی خیلی از انقلابها شاهد این اتفاق بودیم.
عجب شعریه این، عجب شعریه! خیلی وقت بود نشنیده بودمش و تقریباً فراموشش کرده بودم، واجب شد پرینتش کنم به اندازۀ بزرگ بزنم به دیوار اتاقم، سپاس از یادآوریتون.
سلام
کسی که با حالت سوم شخص راجع به حکومت اسلامی حرف می زنه معلومه که مخالفه . یعنی یک طرف جمهوری اسلامی و عناصرش و یک طرف معاندین و و منافقین و دشمنان . نویسنده هم میشه تماشاچی فوتبال از دور یا از تلویزیون رفتار اینها رو تحلیل می کنه.
جمهوری اسلامی یک حکومت ارزشی و هدف داره که از نظر مادی و ظاهری از پشتوانه مردمی و از نظر معنوی از پشتوانه امام زمانی برخورداره.
شما اگر خودتم قاطی ایران و ایرانی و جمهوری اسلامی کنی اونوقت میگی ما . اونا
شما حساب کن جمهوری اسلامی نباشه کی میخواد بیاد حکومت کنه ؟ منافقین و مریم رجوی ، یا توله سگ شاه ! یا این ارادل و اوباش و عناصر داعشی و اغتشاش گر که مزدورند و پول میگیرن برای کشتار مردم و ناامنی.
سلام
اون قدری که شما تروریستهای مجاهدین خلق رو جدی میگیرید، باور کن خود مردم اون قدر جدیشون نمیگیرن، به خصوص که اون جانیان خودشون به نوعی شریک جرم اوضاع فعلی هستن!
نه این حکومت «اسلامیه» و نه طرف مقابلِ این حکومت اوناییه که گفتی؛ طرف مقابلش مردمی هستن که ۴۳ سال همه چیز رو با «امید» تاب آوردن ولی حالا دیگه بریدن.
شما از امام زمان پرسیدی پشتیبان این حکومته یا نه، که با چنین قطعیتی در موردش میگی؟ پشتوانهٔ مردمی رو هم در جریانیم که ۹۸.۲ درصد سال ۵۸ به ۵۲ درصد تحریمی و ۱۳ درصد رأی باطله (جمعاً ۶۵) درصد تو سال ۱۴۰۰ رسیده و همین حالام بالای ۲ ماهه که یک روز آروم از سر نگذروندید!
ما «ایرانی» هستیم، یک «ملت» و سرزمین واحد، با پرچم و تاریخ و هویتی مشخص؛ نه یک «امت»ـی (که فقط زمان انتخابات و راهپیمایی حکومتی «ملت» خطاب شدن) و همیشه کودک تصور شدن اونم برای حفظ نظام «به هر قیمتی» (که از «هر چیزی و کسی» ارزشش بالاتره) و با بیکفایتیهای گستردهاش تکتک سرمایههای انسانی و «ملی» و تمدنی و محیطزیستی و اقتصادی و اجتماعی و… کشور رو تا یک قدمی نابودی پیش برده. «ایران» و اونی که شما مدافعشی، هیچ وقت با هم در یک راستا نبودن و در یک راستا هم قرار نخواهند گرفت، اینو امروز جامعه فهمیده، شما هم بهتره هر چی زودتر به این باور برسی تا بیش از این دیر نشده.
ضمناً در جریانی که «سگ» نماد وفاداریه و طبیعتاً تولهاش هم ارثبرِ همین خاصیتِ والدینشه؟ حواست به فحشی که میدی باشه، چون یهو حواست نیست و بدجور کمونه میکنه به سمتی که دلخواهت نیست!
وقتی یه غدهٔ سرطانی رو بخوان از بدنت بیرون بکشن، میپرسی جاش میخوان چی بذارن؟ همین مردم دلسوز و فهیم و باسوادی که یا اینجا به زحمت افتادن یا مجبور به هجرت شدن، همینا همهکارهٔ ایران فردا میشن و نیاز نیست نگران باشید. البته همین که به «رفتن» فکر میکنید و در موردش حرف میزنید خیلی حس خوبی میده!
البته که طی تاریخ این مملکت به دفعات حکومتها رفتن و هیچ کدوم این اتفاقاتی که گفتی رخ نداده مگر اونی که میره قصدش باقی گذاشتن «زمین سوخته» باشه (به تبعیت از سنت روسها!) که خب، بحثش جداست. مگه داعش رو خودتون ۵ سال پیش ساقط نکردید؟ چرا یهو بعد از ۵ سال اونم وسط این جریانات دوباره ظهور کرده؟ اقتدار «قدرت اول منطقه» اوف شده یا همه اونا چاخان پاخان بود یا نکنه اصلاً داعشی در کار نیست؟ که در این صورت یا نالایقید یا قاتل!
امنیتی که با حرف «حق» مردم بخواد به این راحتی بشکنه، مشخص میکنه که اصلاً وجود نداشته تا بخواد خدشهدار هم بشه!
هنوز گام دوم انقلاب رو برنداشتن داداش
زوده هنوز
بذار یه قرن حکومت کنن همه چیو چپاول کنن بعد نوبت رسیدگی به مردم هم میرسه
آخه تعریف ما و اونا از «مردم» متفاوته؛ از نظر خودشون وضع «مردم» خودشون خیلی هم خوبه، مشکل از «مردم» ماست که هی بلا سرمون میاد!
نمونه اش اینجا ! میگی ما و اونا .
ما به ایرانی ها میگن و اونا به اغتشاشگرا و خائنین.
کاملاً درست گفتی اتفاقاً! ما به «ایرانی»ـها میگیم «ما» و به ویرانگران، فروشندگان کشور به روسیه و چین، گره زدن تمام هست و نیست مملکت به امضای رییسجمهور آمریکا و… میگیم «اونا»!
دقیقا نمیخوان…
با تمام وجود هم نمیخوان!
که این نشدن ها از جنس نتوانستن نیست از جنس نخواستن هاشت…
همین طوره…
میان جمعت میکنن مهدیار،ننویس اینجوری ،حداقل اینجایی که راحت پیگیری میشی ننویس….
همونا که خصوصی بهت گفتم داداش 😉